نامه ي يك فرزند به مادرش


مادر یعنی: ناز هستی در وجود
مادر یعنی:یک فرشته در سجود
مادر یعنی: یک بغل آسودگی
مادر یعنی: پاکی از آلودگی
مادر یعنی: هدیه ی مرد از خدا
مادر یعنی:همدم و یک هم صدا
مادر یعنی: عشق و هستی؛ زندگی
مادر یعنی: یک جهان پایندگی
مادر یعنی:لطیف؛ فصل بهار
مادر یعنی:زندگی در لاله زار
مادر یعنی: عاشقی؛ دلدادگی
مادر یعنی: راستی و سادگی
مادر یعنی: عاطفه؛ مهر و وفا
مادر یعنی: معدن نور و صفا
مادر یعنی: راز؛ محرم؛ یک رفیق
مادر یعنی: یار یکدل؛ یک شفیق
مادر یعنی: مادر مردان مرد
مادر یعنی: همدم دوران درد
مادر یعنی:حس خوش؛ حس عجیب
مادر یعنی: بوستانی پر نصیب
مادر یعنی: باغهای آرزو
مادر یعنی:نعمتی در پیش رو
مادر یعنی: بنده ی خوب خدا
مادر یعنی: نیمی از مردان جدا
مادر یعنی: همسری خوب و شفیق
مادر یعنی: بهترین یار و رفیق
مادر یعنی: انفجار نورها
مادر یعنی: نغمه ی روح و روان
مادر یعنی: ساز موسیقی جان
مادر یعنی: مرهم هر خستگی
مادر یعنی: بهترین وابستگى…
تقدیم به مادرم که سایش روی سرم پایداراست الهی همیشه برقرارباشد روزش پیشاپیش مبارک
خیلی دوسش دارم

از طرف ....


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 16 فروردين 1395برچسب:مادر،عشق،, | 22:39 | نویسنده : اسدي |

 

 

سیزده بدر

سیزده بدر سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویم‌های رسمی ایران این روز (سیزده بدر) روز طبیعت نامگذاری شده‌است و از تعطیلات رسمی است.برخی بر این باورند که در روز سیزده بدر باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.

 

سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی مانند سیزده بدر با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه جشن سیزده بدر گردآوری کنیم

بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 و روز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم

نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.

همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز (سیزده بدر)به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند

 


 

برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است

 

اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،«خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند

اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است 

اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد

 

تاریخچه ی سیزده بدر

همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که

... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند

 

اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده بدر وجود دارد

 

همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است

 

همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است

 

شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر

همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری سیزده بدر و همچنین مراسم و آداب سیزده بدر بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند

 

بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر ...از مراسم های روز سیزده بدر هستند 

از آئین های دیگر سیزده بدر که مانند  مراسم چهارشنبه سوری و نوروز، پر شمار، زیبا و دوست داشتنی است،بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است

 


 

علف گره زدن یکی از مراسم سیزده بدر

گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که

مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. ، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم (علف گره زدن در روز سیزده بدر)از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است

 

همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای جشن سیزده بدر ، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست

 

اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما .......

 

سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز .........

با اين اميد كه باز هم سيزده بدر روز ستايش . روز تشكر از خداوند بخاطر نعمات و روز دعا براي طلب باران و روز......... شود فردا  و فرداهاي ديگر پاي به طبيعت نهاده و از وجود اين نعمات لذت برده و در حفاظت از آن مي كوشيم

سيزده بدر همگي به شادي" "

 

 

 

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 12 فروردين 1395برچسب:سيزده بدر, | 10:57 | نویسنده : اسدي |

بوسه اي بر دست مادر

مي خواهم امروز به يمن روز مادر متني بنگارم با عنوان بوسه اي بر دست مادر.

ميخواهم بنگارم اما در انديشه ام كه چه بنگارم؟

آيا بر كتاب عظمت و والائي مادر، ميتوان پيش گفتاري نوشت؟

آيا درباره مهر مادر، قدرت و گستاخي مقدمه نوشتن در من هست؟

مگر مقدمه بر مقدمه نوشتن ممكن تواند بود؟

آيا مقدمه بنويسم درباره مقام مادر كه خود مقدمه وجود فرزند است؟

مقدمه براي مهرباني كه خود سرامد مهربان هاست و مقدمه ي بارز عواطف بشريست؟

مگر مهرمادر وديعه ي بزرگ الهي نيست؟

اگر هست، من بي مايه كه باشم كه بر عنايت و لطف الهي مقدمه بنويسم؟

هر وقت معنا و مفهوم مهر، عاطفه،ايثار،بزرگي،فداكاري،پروانگي،عشق،شرف و بزرگواري و از جان مايه گذاشتن را به درستي دانستيم، آنگاه شايد بتوانيم كتابي بپردازيم به عظمت و والايي وجود مادر.

نويسنده نيستم . اما نويسنده يي كه از توصيف ويژگي هاي يك " گل" عاجز است چگونه مي تواند كه از " گلخانه ي آفرينش " دم بزند؟

به راستي در من اين استعداد نيست كه عمق وژرفاي يك قطره اشك مقدس مادر را در شب هاي بيماري و در روزهاي بي كسي ام تفسير كنم؟

آغوش او گرم ترين و آرامش بخش ترين آغوش هاي بشري است كه خداوند مادر آفرين، آفريده است.

سخاوت صد هزاران "حاتم طايي" قطره اي از اقيانوس ايثار و سخاي مادراست.

او هر دم كه نفس ميزند، از نفسش عطر عشق  و بوي مهر بر مي خيزد و به قولي مادر است كه با يكدست گاهواره ي فرزند و با دست دگر جهان را تكان مي دهد.

شايد من كه مادر هستم  چون مادران ديگر معجون و آيتي از رحمت واسعه ي الهي و موجودي ناشناخته نباشم. اما شايد من و امثال من كه نمونه ي محبت نيستيم موارد استثنا باشيم . زيرا همانگونه كه با يك گل بهار نمي شود ، چند گل پژمرده نيز نمايانگر خزان نيست.

به هر روي پس از آنكه مادر و عظمت هاي او را شناختيم، بايستي در برابر عظمت پروردگاري پيشاني سپاس بر خاك بسائيم كه صورت چنين موجود هنگامه گري را بر پرده ي آفرينش نقش زد كه زبان از توصيفش عاجزست و اگر چنين عجزي را باور داشته باشيم ، بنگريد كه چه مايه عجز در ما براي توصيف آفريدگار مادر است و چه نامتناهيست پروردگارمادر و در چنين مقامي است كه بنده با همه ي گناهانش خود را به سايه ي بخشايش او مي كشد زيرا اگر بپذيريم كه مادر مظهر رحمت است چه گونه تواند بود رحمت بي منتهاي مادر آفرين؟

خداوندا!! تو به من مهربانترين، كريم ترين مادر را عنايت فرمودي . بدان پايه كه زبان سپاس ندارم  و اينك با الحاح از تو ميخواهم اين توان و نيرو را به من نيز عطا فرمايي تا براي فرزندانم مهربان ترين و كريم ترين مادر باشم. تا آنها نيز مرا آنگونه بستايند كه من مادرم را مي ستايم.

"عاشق بي توشه"

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 11 فروردين 1395برچسب:بوسه اي بر دست مادر،, | 15:32 | نویسنده : اسدي |

كاكتوس پيش از آنكه چيده شود در شكاف صخره ها و بر روي تپه هاي پرشيب آرام آرام مي رويد.

رنگش قرمز نيست، عطر هم نمي افشاند زيرا ريشه آن از صخره سخت جز تلخي نصيبي نبرده است.

خداوند او را نيافريده كه روزي با دست نسيم پرپر شود و همراه امواج رودخانه به دريا بپيوندد.

شايد سرنوشت اين گل رويايي اين بوده كه به دست من اسير شود، اسير خودخواهي عشق، اما من ميخواهم او را بجاي دريا به دست عشق بسپارم.

من او را مي چينم تا سوگلي بهار من باشد.....


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 فروردين 1395برچسب:, | 13:46 | نویسنده : اسدي |

شهريار كوچولو گفت: با من بازي نكن،نمي داني چقدر دلم گرفته است.

روباه گفت: من كه نمي توانم با تو بازي كنم، هنوز كسي مرا اهلي نكرده است.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 8 فروردين 1395برچسب:, | 12:51 | نویسنده : اسدي |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.